کد مطلب:161793 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:200

در مدح صدق
بدان كه خصلت صدق و سیره راستگویی از افضل كمالات انسانی است كه تمام عقلاء هر ملت متفق اند بر حسن آن و زشتی ترك آن، و حاجتی نیست به ذكر فضایل و مدایح آن از كتاب و سنت، لكن از ذكر شمه از آن چاره نیست. چه علاوه بر تبرك و میمنت و نورانی شدن دلهای خراب و ویران به نور آیات شریفه قرآن و كلمات بلیغه آن بزرگواران، در آن فواید بسیار است كه قلوب را مایل نماید به تمسك به عروةالوثقای صدق و اعتصام به حبل المتین راستگویی.

خدایتعالی در مقام ستایش ذات مقدس خود می فرماید: و من اصدق من الله حدیثا [1] .

كیست كه از خدای راستگوتر باشد به سخن گفتن و وعده دادن. و در جای دیگر فرموده: و من اصدق من الله قیلا [2] .

و فرموده در مقام ستایش گروهی از بندگان خود: الصابرین و الصادقین و القانتین و المنفقین و المستغفرین بالاسحار [3] .

و نیز فرموده: هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا رضی الله عنهم و رضوا عنه ذالك الفوز العظیم [4] .

این روزی است كه سود دهد راستگویان را راستی ایشان. برای ایشان است بوستانها كه می رود از زیر درختان آن جویها و حال آن كه جاویدانند در آن


همیشه. خدای از ایشان از خدای خوشنود. این است فیروزی بزرگ. و فرمود: كونوا مع الصادقین [5] .

امر فرمود مومنین را كه با راستگویان باشند. و در سوره احزاب چند طایفه از بندگان خود را نام برده از مردان و زنان كه از آنهاست راستگویان از مردان و زنان، و در آخر فرموده: اعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیما [6] .

خدای بر ایشان مهیا نموده آمرزش از گناهان و مزدی بزرگ را. و نیز فرموده: و الذی جاء بالصدق و صدق به اولئك هم المتقون. لهم ما یشاؤن عند ربهم ذلك جزاو المحسنین. لیكفر الله عنهم اسوء الذی عملوا و یجزیهم اجرهم باحسن الذی كانوا یعملون [7] .

و از این رقم آیات بسیار است. شیخ كلینی در «كافی» روایت كرده از حضرت صادق علیه السلام كه فرمود: هر كس زبانش راستگوست، عملش پاكیزه و مقبول است. [8] .

و نیز در آن جا مروی است از آن جناب كه فرمود: بوده باشید دعوت كنندگان مردم بسوی خیر به غیر زبانهای خود، تا كه ببینند در شما سعی و كوشش در امر دین و راستگویی و كناره كردن از گناهان را. [9] .


چه مردم در هر كس این صفات را به بینند، راغب بخیر شوند و روی به خدا آرند هر چند به ایشان امر و نهیی نكنند. و اگر نه بینند، هر چه بگوید و نصیحت كند به احدی سودی نبخشد. و نیز از عمروبن ابی المقدام روایت كرده كه گفت در اول بار كه خدمت حضرت باقر علیه السلام مشرف شدم به من فرمود: یاد گیرید راست گفتن را پیش از حدیث [10] (یعنی: پیش از روایت كردن و جمع كردن و نقل كردن آن). و نیز از ربیع بن سعد روایت كرده كه حضرت صادق علیه السلام به او فرمود: ای ربیع بدرستی كه مرد راست می گوید تا آنگاه كه خداوند می نویسد او را در صدیقین [11] (یعنی در دیوان صدیقین درج شود). و نیز كلینی و صدوق و برقی و باسانید متعدد روایت كردند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: وصیت می كنم تو را یا علی در جان خویشتن به چند خصلت خداوند او را اعانت كن. اول: راست گفتن، بیرون نیاید از دهانت هرگز یك دروغ. [12] .

و نیز روایت كرده از جناب صادق علیه السلام كه فرمود: خداوند نفرستاد هیچ پیغمبری را مگر با صدق (یعنی با داشتن صفت


راستگویی) ادای امانت به نیكوكار و بدكار. [13] .

و نیز از آن جناب روایت كرده كه فرمود: مغرور نشوید به نماز ایشان و روزه ایشان؛ زیرا كه مرد بسیار شود ه حریص شود به نماز و روزه تا به حدی كه اگر آن را ترك كند، متوحش شود؛ (یعنی زیاد كردن نماز و گرفتن روزه علامت خوبی آدمی نیست به جهت آن كه عادت كرده به آن) و لكن آزمایش و امتحان كنید ایشان را براست گفتن در حدیث و پس دادن امانت. [14] .

و نیز از ابی كهمس روایت كرده كه: عرض كردم خدمت حضرت ابی عبدالله علیه السلام كه عبدالله ابی یعفور به جنابت سلام می رساند. فرمود: بر تو و بر او باد سلام. وقتی كه رفتی نزد عبدالله، او را سلام برسان و بگو به او، نظر كن به آنچه كه به سبب آن رسید علی علیه السلام نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم (یعنی صاحب رتبه و مقام شد در نزد آن حضرت به سبب آن خصلت). پس آن را محكم بگیر. پس به درستی كه علی علیه السلام جز این نیست كه رسید به آن رتبه و مقامی كه رسید نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به سبب راست گفتن در سخن، ورد امانت. [15] .

و نیز از آن جناب روایت كرده كه فرمود: نظر نكنید به طول ركوع و سجود مرد؛ زیرا كه آن چیزی است كه به آن عادت كرده اگر آن را ترك كند از آن وحشت نماید. ولیكن نظر نمائید به راستی


گفتارش، و واپس دادن امانتش. [16] .

و نیز از عبدالرحمن بن سیابه روایت كرده كه حضرت صادق علیه السلام به او فرمود: آیا تو را وصیت نكنم؟ گفت عرض كردم آری فدایت شوم. فرمود: بر تو باد به راست گفتن در سخن و رسانیدن امانت به سوی صاحبش تا شریك شوی مردمان را در مالهای ایشان چنین. - و جمع كرد میان انگشتان دست مبارك خود برای تصویر الفت و اتصال - راوی گفت: پس حفظ كردم آن سفارش را از آن جناب؛ (یعنی عمل كردم به آن) پس زكات دادم سیصد هزار درهم [17] ؛ (یعنی به جهت عمل به آن، مالم به آن اندازه رسید كه زكات آن این مقدار شد). و در «امالی» صدوق و كتاب «جعفریات» مروی است از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم كه فرمود: نزدیكترین شما نزد من روز قیامت و آن كه واجبتر است شفاعتش برمن از شماها، راستگوترین شماهاست در حدیث. [18] .


و نیز در دوم مروی است از آن حضرت كه فرمود: از مكارم اخلاق است، راستگویی در حدیث. [19] .

و در كتاب «اخلاق» ابوالقاسم كوفی مروی است كه: شخصی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسید كه به چه علامت شناخته می شود مومن؟ فرمود: به وقارش و نرمی و آرامیش و براستگویی در حدیث [20] .

و در «امالی» صدوق مروی است از حضرت صادق علیه السلام كه فرمود: محبوبترین مردم نزد خداوند تبارك و تعالی، به غایت راستگوست در سخنش، و نگاه دارنده نمازش و آنچه خداوند بر او واجب نموده با پس دادن امانت. [21] .

و نیز در آن جا و در كتاب «عیون» مروی است از حضرت امیرالمومنین علیه السلام كه فرمود: نظر نمائید به سوی بسیاری نماز ایشان و روزه ایشان و بسیاری حج و نیكی ایشان و صدای آهسته ایشان در شب (یعنی در وقت مناجات و تضرع) نظر كنید به سوی راستی در سخن گفتن و پس دادن امانت. [22] .


در تهذیب شیخ طوسی مروی است از حضرت ابی عبدالله علیه السلام كه فرمود: پدرم می فرمود چهار چیز است در هر كس كه باشد ایمانش كامل است هر چند ما بین فرق تا قدمش گناه باشد، از ایمانش چیزی نكاهد: راستی و ادای امانت و حیا و خلق نیكو [23] .

و سبط شیخ طبرسی در «مشكوة الانوار» روایت كرده از حضرت صادق علیه السلام كه فرمود: به درستی كه از حقیقت ایمان است كه برگزیند راست گفتن را در جائی كه ضرر دارد، بر دروغ گفتن در آن جا كه منفعت دارد. و گفتارش تجاوز نكند از كردارش [24] (یعنی آنچه را كه می گوید، بكند و نگوید آنچه را كه نمی كند). و ظاهر آن است كه مراد از ضرر از دست رفتن منفعت باشد نه خسارت و زیان در مال یا بدن یا ناموس و عرض خود یا برادران ایمانی او؛ كه در آن جا راست نگفتن جایز، بلكه در بعضی اقسام آن واجب است. و در نهج البلاغه این مضمون را از آن حضرت چنین نقل كرده: «علامة الایمان ان توثر الصدق حیث یضرك علی الكذب حیث ینفعك» [25] .


و نیز از امیرالمومنین علیه السلام روایت كرده كه فرمود: راست گفتن هدایت می كند به سوی نیكوكاری. و نیكوكاری دعوت می كند به سوی بهشت. و پیوسته یكی از شماها راست می گوید تا آن كه باقی نمی ماند در دلش جای سوزنی از دروغ؛ تا آن كه محسوب می شود در نزد خداوند تبارك و تعالی راستگو (یعنی درج می شود در رشته صدیقین) [26] .

و نیز از آن جناب روایت كرده كه در ضمن خطبه طولانی فرمود: ای مردم آگاه باشید، راست گوئید كه خداوند با راستگویان است. و كناره كنید از دروغگویی كه آن دور است از ایمان. آگاه باشید كه راستگو در محل نجات و كرامت است و آگاه باشید كه دروغگو در كناره تباهی و هلاكت است. [27] .

و نیز از حضرت علی بن الحسین علیهم السلام روایت كرده كه فرمود: چهار چیز است كه در هر كه باشد، اسلامش كامل است و گناهانش پاك شده. و ملاقات خواهد كرد خداوند تبارك و تعالی را در حالتی كه از او خوشنود باشد: وفایش به آنچه كرده و قرار داده بر خود برای مردم؛ راستگویی به زبانش با مردم؛ و حیا و عفتش از هر زشت در نزد خداوند و زشت در نزد مردم؛ و نیكویی خلقش با اهل خانه اش. [28] .

و در «مصباح الشریعة» مذكور است كه امیرالمومنین علیه السلام فرمود: راستگویی شمشیر خداوند عزوجل است در زمینش و آسمانش كه به هر جای فرود آید آن را دو نیمه كند. [29] .


و حضرت صادق علیه السلام فرمود: صدق نوری است درخشان در عالم خودش مانند خورشید كه به آن روشن می شود هر چیزی به معنی و حقیقت خودش بدون آن كه از آن چیزی كاهیده شود. [30] و دیلمی در «ارشادالقلوب» روایت كرده كه: مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرض كرد یا رسول الله: عمل اهل جنت چیست؟ (یعنی عملی كه صاحبش را اهل بهشت كند). فرمود: راست گفتن. هر گاه بنده راستگو شد، نیكوكار می شود. و چون نیكوكار باشد، ایمان آورد (یعنی ایمانش تمام و كامل شود) و چون ایمان آورد، در بهشت داخل شود [31] .

و از امیرالمومنین علیه السلام مروی است كه فرمود: زینت سخن، راستگویی است. [32] .

و قطب رواندی در «لب لباب» روایت كرده از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم كه فرمود: قصد كنید و اختیار نمایید راستگویی را. پس اگر گمان كردید كه در او هلاكت است، پس به درستی كه در اوست نجات. [33] .



[1] نساء، سوره 4، آيه 87.

[2] نساء، سوره 4، آيه 122.

[3] آل عمران، سوره 3، آيه 17.

[4] مائده، سوره 5، آيه 119.

[5] توبه، سوره 9، آيه 119.

[6] احزاب، سوره 33، آيه 35.

[7] زمر، سوره 33، آيه 35.

[8] اصول كافي، كليني، تحقيق علي اكبر غفاري، ج 2، ص 104، باب الصدق و اداء الامانه، حديث 3... عن ابي عبدالله عليه السلام قال: «من صدق لسانه زكي عمله» رك ايضا: همان، ص 105، حديث 11.

[9] همان، ص 105، حديث 10. عن ابي عبدالله عليه السلام قال: «كونوا دعاة الناس بالخير بغير السنتكم، ليروا منكم الاجتهاد و الصدق و الورع».

[10] همان، ص 104، حديث 4. قال: قال لي ابو جعفر عليه السلام في اول دخلة دخلت عليه: «تعلموا الصدق قبل الحديث».

[11] همان، ص 105، حديث 8. قال لي ابو جعفر عليه السلام: «يا ربيع ان الرجل ليصدق حتي يكتبه الله صديقا».

[12] همان، ص 104، حديث 5، مضموني از اين حديث را دارد؛ كتاب المحاسن، احمد بن محمد خالد البرقي، تصحيح محدث ارموي، ص 17، باب وصايا النبي صلي الله عليه و آله و سلم حديث 48... قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم «اوصيك يا علي في نفسك بخصال فاحفظها، اللهم اعنه، الاولي: الصدق فلا يخرج من فيك كذب ابدا...» بحارالانوار، مجلسي، ج 77، ص 68. به نقل از روضه كافي، ص 79. و رك ايضا، تحت العقول، قدم له شيخ حسين اعلمي، ص 13.

[13] اصول كافي، كليني، تحقيق علي اكبر غفاري،ج 2، ص 105، حديث 1. عن ابي عبدالله عليه السلام «ان الله عزوجل لم يبعث نبيا الا بصدق الحديث و اداء الامانة الي البر و الفاجر».

[14] همان، ص 104، حديث 2. عن ابي عبدالله عليه السلام قال: «لا تغتروا بصلاتهم و لابصيامهم، فان الرجل ربما لهج بالصلاة و الصوم حتي لو تركه استوحش، ولكن اختبروهم عند صدق الحديث و اداء الامانة».

[15] 3- همان، ص 104، حديث 5.

[16] همان، ص 105، قال ابو عبدالله عليه السلام: «لا تنظروا الي طول ركوع الرجل و سجوده، فان ذلك شي ء اعتاده، فلو تركه استوحش لذلك، ولكن انظروا الي صدق حديثه و اداء الامانة».

[17] فروع كافي، كليني، تحقيق علي اكبر غفاري، ج 5، ص 134، كتاب المعيشه، باب اداء الامانه، حديث 4. اين حديث طولاني است و امام عليه السلام در نهايت آن فرمودند: «الا اوصيك؟ قلت: بلي جعلت فداك. فقال: عليك بصدق الحديث و اداء الامانة تشرك الناس في اموالهم هكذا و - جمع بين اصابعه - قال: فحفظت ذلك عنه فزكيت ثلاثماة الف درهم» در پي نوشت همين چاپ آمده است كه درهامش مطبوع «و جمع بين اصابعه» را چنين معني كرده است كه انگشتان دستش را در ميان انگشتان دست ديگر هود فرو برد.

[18] الامالي و المجالس، صدوق، قدم له شيخ حسين اعلمي، ص 411، مجلس 76، حديث 5. حديث كامل آن چنين است:... قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم «ان اقربكم مني غدا و اوجبكم علي شفاعة اصدقكم لسانا و اداكم للامانة و احسنكم خلقا و اقربكم من الناس». در جعفريات اندك تفاوتي است: «... اصدقكم حديثا و اعظمكم امانة...» جعفريات، ابي علي محمد بن محمد الاشعث الكوفي، ص 150.

[19] جعفريات، ابي علي محمد بن محمد الاشعث الكوفي، ص 167. عن علي بن ابي طالب عليه السلام قال لنا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم «ان مكارم الاخلاق صدق الحديث و صدق الناس» و همين مضمون در روايت ديگري در ص 151 نيز از پيامبر اكرم نقل شده است.

[20] كتاب اخلاق به چاپ نرسيده است.

[21] الامالي و المجالس، صدوق، قدم له شيخ حسين اعلمي، ص 243، مجلس 49، حديث 8. حسين بن ابي علاء عن الصادق جعفر بن محمد عليه السلام قال سمعته يقول: «احب العباد الي الله عزوجل رجل صدوق في حديثه، محافظ علي صلاته و ما افترض الله عليه مع اداء الامانة...».

[22] روايت از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم است «لا تنظروا الي كثرة صلاتهم و صومهم و كثرة الحج و المعروف و طنطنتهم بالليل و لكن انظروا الي صدق الحديث و اداء الامانة». همان، ص 249، مجلس 50، حديث 6؛ عيون الاخبار الرضا، صدوق تصحيح سيد مهدي حسيني لاجوردي، ج 2، ص 51، تهران انتشارات جهان، بي تا.

[23] تهذيب الاحكام، شيخ طوسي، ج 6، ص 350، الحسن بن محبوب عن ابي ولاد عن ابي عبدالله عليه السلام قال: «كان ابي عليه السلام يقول: اربع من كن فيه كمل ايمانه ولو كان ما بين قرنه الي قدمه ذنوب لم ينقصه ذلك قال: هي الصدق و اداء الامانة و الحياء و حسن الخلق».

[24] مشكاةالانوار في غرر الاخبار، ابي الفضل علي الطبرسي، قدم له صالح الجعفري، باب سوم، فصل 19، ص 172، قم، منشورات دارالكتاب الاسلاميه، طبع دوم، 1385 ق. روايت از اميرالمومنين است و احتمالا محدث نوري هنگام ضبط اين روايت با توجه به روايت قبل آن دچار اشتباه شده است!.

[25] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 458. كلمه «علامة» در نهج البلاغه ترجمه شهيدي و صبحي صالح نيامده است «ايمان آن است كه راستي را برگزيني كه به زيان تو بود بر دروغي كه تو را سود دهد» نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدي، ص 442.

[26] مشكاة الانوار في غررالاخبار، ابي الفضل علي الطبرسي، قدم له صالح الجعفري، فصل 19، ص 172.

[27] همان، ص 172.

[28] همان، ص 172.

[29] عبارت حديث اين است: «الصدق سيف الله في ارضه و سمائه اينما هوي به (اهوي) يقده (نفذ) ترجمه روانتر آن اين است: راستگويي شمشير خداوند در زمين و آسمان است و هر جا كه فرد آيد، نافذ و قاطع خواهد بود. مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه، ترجمه و شرح مصطفوي، ص 326، تهران، انتشارات قلم، 1364 ش.

[30] قال الصادق عليه السلام «الصدق نور متشعشع في عالمه كالشمس يستضيئي بها كل شي ء غشاها (بمعناه) من غير نقصان يقع علي مغشاها (معناها)». همان، ص 324.

[31] ارشادالقلوب، ديلمي، ص 158.

[32] اين روايت را اميرالمومنين عليه السلام نيافتم، ولي همين حديث با عبارت «زينة الحديث الصدق» از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم - در من لايحضره الفقيه، ج 2 ص 402 و در بحارالانوار، ج 71 ص 9 به نقل از امالي صدوق، ص 292 و همچنين در ص 17 به نقل از كتاب الامامة و التبصره آمده است. و در ج 77، ص 114 به نقل از امالي صدوق، ضمن روايتي طولاني از امام صادق عليه السلام همين قطعه از حديث نقل شده است.

[33] لب لباب مخطوط است. صادق عليه السلام كه حسين بن ابي العلا از آن حضرت نقل مي كند و فراز اول آن اين است: «قال سمعته يقول احب العباد الي الله عزوجل رجل صدق في في حديثه محافظ علي صلاته و ما افترض الله عليه مع اداء الامانة». امالي، صدوق، قدم له در آن حسين اعلمي، ص 243؛ بحارالانوار، مجلسي، ج 75، ص 114. و رواياتي كه در آن صدق حديث و اداء الامانة به عنوان معيار ارزيابي تعيين شده است، بسيار است. رك بحارالانوار، ج 75، ص 115؛ ج 35، ص 107؛ ص 9؛ ج 103، ص 91.